نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی مقطع دکتری، رشته جامعه شناسی فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی
2 گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
چکیده
پس از ورود اسلام به ایران و مشخصاً با رسمیت یافتن مذهب تشیع، این مذهب به رکنی رکین از ملیت ایرانیان بدل شده و تا امروز بخش مهمی از فرهنگ و هویت ایرانی را تحت نفوذ خود دارد. با این همه، پژوهشگرانی که در باب ملیت ایرانی ایراد سخن نمودهاند در خصوص جایگاه تشیع در سازه ملیت ایرانی اختلافات درخور تأملی دارند. برای بررسی این اختلافات و کشف نزدیکترین ایده به وضعیت هویتی امروز ایرانیان، در این مقاله تلاش شده تا ضمن اتخاذ روش تفسیر انتقادی به نظرات طیفهای مختلفی از پژوهشگران ملیت ایرانی پرداخته و ضمن دستهبندی کلی مواجهات، بر اساس دادههای آماری در باب جایگاه مذهب در هویت ایرانیان به ارزیابی این نظریات بپردازیم. در پایان، نشان دادیم دستکم سه دسته مواجهه اصلی وجود دارد که به ترتیب به تعارض ملیت و تشیع، این همانی ملیت و تشیع و همچنین رابطه جزئی و کلی میان این دو مفهوم قائل شدهاند. همچنین روشن شد که آن دسته از نظریهپردازانی که ملیت ایرانی را به عصر پیشامدرن ارجاع دادهاند، عمدتاً تشیع را از هسته ملیت ایرانی دورتر تصور کرده و در مقابل، آنان که به مدرن بودن این ملیت گرایش داشتهاند یا اساساً با ناسیونالیسم مخالفت کردهاند، امکان و عرصه بیشتری برای تشیع قائل هستند. همچنین معلوم شد در میان این دست نظریات، ایدههایی که تشیع را در هسته ملیت ایرانی قرار داده و البته بخشی از ایرانیت را نیز پذیرفته با وضعیت امروز هویتی ایرانیان قرابت بیشتری پیدا میکند.
کلیدواژهها